پایگاه اطلاع رسانی

موسسه تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالفضل زاهدی قدس سره
مشخصات بلاگ
پایگاه اطلاع رسانی
دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

آیت الله زاهدی

حضرت آیت الله زاهدی

پیام تسلیت آیت الله زاهدی(دامت برکاته)

پیام تسلیت آیت الله شیخ جعفر مهاجرانی همدانی

آیت الله شیخ جعفر مهاجرانی همدانی

خاطره ای خواندنی و شگفت آیت الله زاهدی از رهبر معظم انقلاب

پیام تسلیت حضرت آیت‌الله العظمی علوی گرگانی

شب اول قبر

پیام دکتر مروجی

دکتر سید علیرضا مروجی

خبر داشتن از مرگ

انا لله و انا الیه راجعون

آیت الله شیخ محمود زاهدی

آیت الله حاج شیخ مهدی فیض قمی

آیت الله سید هادی خسروشاهی

سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی

رحلت آیت الله میر محمدی

آیت الله آقای حاج سید ابوالفضل میر محمدی

مجلس روضه و عزاداری به مناسبت دهه امام حسن مجتبی(علیه السلام)

تأسیس «انجمن تکفل» و سرپرستی ایتام

پیام تسلیت آیت الله زاهدی در پی ارتحال آیت الله حاج شیخ محمد مومن

مراسم فاطمیه

حضرت زهرا

حضور آیت الله زاهدی در مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا

یهودی

عالمی که یک یهودی را مسلمان کرد و از او عبری آموخت

ارتحال آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی(قدس سره)

ارتحال آیت الله سید محمد علی روحانی(قدس سره)

حضور آیت الله زاهدی در مجلس عزاداری در بیت آیت الله شبیری زنجانی

بقعة الامکان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تأسیس «انجمن تکفل» و سرپرستی ایتام» ثبت شده است


آیت الله شیخ محمود زاهدی از شاگردان حضرت امام و همراهان نهضت، امام جماعت مسجد امام حسن عسگری(علیه السلام) در گفت و گو با نشریه «حریم امام» در مورد فعالیت‌های خود در امر فقر زدایی  و نیز خدمات گوناگون به ایتام و نیازمندان نکاتی را یاد‌آور شد.

انگیزه شما از تأسیس انجمن تکفل و سرپرستی ایتام چه بوده است؟

دختر یک خانمی سرطان چشم گرفته و چشمش در حال از بین رفتن بود. جلسة شیخ مرتضی حائری یزدی در شب‎های پنج‎شنبه برگزار می‎شد. در همان جلسه به ایشان موضوع را گفتیم و بنا شد که آن دختر خانم را برای معالجه به تهران ببریم. وسیله‎ای تهیه کردیم و دختر خانم و مادرش را به تهران بردیم. وقتی به مطب رسیدیم دکتر، دختر خانم را معاینه کرد و گفت که مادرش بیرون باشد. مرا صدا کرد و گفت: «این دختر خانم فرزند شماست؟» گفتم: «خیر. آقای دکتر، هزینة درمانش هر چقدر بشود، مهم نیست فقط او را معالجه کنید.» دکتر گفت: «مسئله هزینه درمان نیست. این دختر خانم را باید به بیمارستان جم ببرید.» بیرون آمدم و مادرش به من گفت: «چه شد؟» گفتم: «دکتر پول ویزیت را هم پس داد و گفت باید به بیمارستان جم بروید.» مادرش گفت: «با این حساب دخترم خوب نمی‎شود.» من گفتم: «چرا زودتر برای درمانش اقدام نکردید؟» گفت: «کسی مثل شما نبود که به ما کمک کند.» همین گفته موجب شد که من انجمن تکفل و سرپرستی ایتام را در قم تأسیس کنم.

ویژگی‎ها و نوع خدمات انجمن ایتام را بیان بفرمایید.

برای راه‎اندازی و رونق این انجمن تلاش بسیاری کردم. حدود 330 وسیلة نقلیه از کامیون تا وانت و 500 کارمند و کارگر برای این انجمن کار می‎کردند. قم را از نظر امراض مسری واکسینه کردم. حدود دویست هزار شیشه شیر را از کارخانة شیر می‎گرفتم و به ایتام می‎دادم. البته دولت به آن شیرها سوبسید می‎داد. بعد به این فکر افتادم که کارخانة شیر بسازم و درآمد آن را خرج ایتام کنم. همچنین از کارخانة یخ، برای خانواده‎های بی‎بضاعت در تابستان یخ تهیه می‎کردم. یک بار فرماندة قم به من گفت: «حاج‎آقا، شما یک کارخانة یخ بسازید.» گفتم: «دست از سر ما بردار. تو می‎خواهی مرا گرفتار کنی؟» گفت: «نه حاج آقا، کاری که می‎گویم بهداشتی است. چون کسانی که یخ می‎سازند از بغل چاه توالت آب بالا می‎آورند و در قالب‎ها می‎گذارند و به خورد مردم می‎دهند.» همین گفته موجب شد تا به فکر ساخت کارخانة یخ باشم. آن را ساختم که از بهترین کارخانه‎ها به شمار می‎آمد و آقازاده‎های معروف قم به آنجا می‎آمدند و یخ می‎بردند. درآمد کارخانة یخ و کارخانة شیر را تماماً خرج ایتام می‎کردم و برای خودم هیچ برنمی‎داشتم. روزانه هفت هزار یتیم را تغذیه می‎کردم. ماهانه پول‎ها را در صندوق ذخیره واریز می‎کردم که از آنجا برای امور ایتام هزینه می‎شد.

انجمن ایتام هنوز هم فعالیت دارد؟

فعالیت دارد، اما من به خاطر کسالتی که پیدا کردم، چندان در جریان روند امور آن نیستم.

در این انجمن دیگر چه خدمات و کمک‎هایی به ایتام داشته‎اید؟

به کمک آیت‎الله سید علی محقق داماد خانه‎هایی برای ایتام در برخی از زمین‎های یزدانشهر ساختیم. در اوایل انقلاب بعضی از کارخانه‎داران پول‎ها و وجوهات خودشان را به مبلغ پانصد هزار تومان نزد من آوردند تا به دست حضرت امام برسانم. خدمت ایشان رسیدم و از من پرسیدند که مشغول چه‌کاری هستم. از فعالیت و خدمات انجمن ایتام در قم برای امام گفتم و ایشان فرمودند که این پول‎ها را صرف خدمت‎رسانی بیشتر به ایتام کنم. همان مبلغ وجوهات را بردم و با کمک آیت‎الله سید علی محقق داماد حدود 134 منزل برای ایتام ساختم. در واقع با همان پانصد هزار تومان کار ساخت‌وساز را شروع کردیم و رفته‌رفته از خیرین دیگر هم کمک گرفتیم تا بتوانیم تعداد بیشتری خانه برای ایتام بسازیم و بحمدالله توانستیم این تعداد خانه را بسازیم و در اختیار ایتام قرار بدهیم.

برای ساخت و تجهیز بیمارستان حضرت ولی‎عصر قم هم نقش داشتم؛ اگر چه اساس کارها را جناب آیت‎الله سید علی محقق داماد انجام داده است.

حضرت امام در دوران رهبری خود چه اقداماتی برای زدود فقر از جامعه انجام دادند؟

کسی که به مقام رهبری جامعه برسد، اولین چیزی که به نظرش می‎رسد این است که فقر مادی و معنوی در جامعه را از بین ببرد و این را وظیفة خودش می‎داند. انصافاً هم در این زمینه کوتاهی صورت نگرفت و بسیاری از کارها در زمان رهبری حضرت امام انجام شد.

اسلام برای فقرزدایی و کمک به نیازمندان چه توصیه‎ به مؤمنان دارد؟

در این زمینه روایات زیادی در متون دینی ما وجود دارد؛ از جمله «من أطعم مؤمناً من جوع أطعمه الله من ثمار الجنّة» یعنی اگر کسی مؤمنی را طعام بدهد، خداوند از غذاهای بهشتی نصیب او می‎کند. در جای دیگری این حدیث به این تعبیر آمده است: «مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِینًا عَلَى جُوعٍ أَطْعَمَهُ اللَّهُ فِی الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقَاهُ عَلَى ظَمَأٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ کَسَاهُ عَلَى عُرْیٍ کَسَاهُ اللَّهُ مِنْ خَضِرِ الْجَنَّةِ»

روایات متعددی داریم که ائمة اطهار علیهم‎السلام می‎فرمایند نباید نسبت به فقرا و همسایگان نیازمند بی‎تفاوت باشیم. اساساً انسان مؤمن نمی‎توان در برابر فقر در جامعه بی‎تفاوت باشد. هر کسی به قدر توان خودش باید کاری انجام دهد و به وظیفة دینی خود عمل کند.

منظور از حدیث شریف پیامبر که فرمود «الفقر فخری» چیست؟ از این حدیث این برنمی‎آید که اسلام طرفدار فقر است؟

منظور از فقرِ در این حدیث، فقر الی الله است. همة ما باید روزی خودمان را از خداوند بخواهیم؛ چون در برابر خدا فقیر هستیم.

در پایان اگر خاطره‎ای از حضرت امام به یاد دارید که با موضوع ما مناسبت داشته باشد، آن را به عنوان حُسن ختام گفت‎وگو بیان بفرمایید.

در سال‎های اولِ بعد از پیروزی انقلاب، وزیر بهداشت و درمان وقت نمی‎گذاشت که هر کسی در امور بیمارستان‎ها و ساخت و ساز آن‎ها دخالتی داشته باشد. یک بار به همراه بعضی از دوستان خدمت حضرت امام رسیدم. هر کدام از دوستان سخنانی گفتند و بعضاً از آقای منافی گلایه داشتند. من خدمت حضرت امام گفتم: «آقا اجازه می‎دهید روایتی را بخوانم؟» فرمودند: «بخوان!» گفتم: «روایتی از حضرت امام رضا علیه‎السلام است که می‎فرماید:


إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَإِقْبَالاً وَإِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَإِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ؛ براى دل‌های (آدمیان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است. هنگامى که می‎خواهید کارى انجام دهید از سوى علاقه و اشتیاق وارد شوید، زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا می‎شود.

مردم گاهی از سر خیرخواهی دلشان می‎خواهد کاری انجام بدهند و خدمتی کنند. مؤمنین و خیرینی هستند که صلاح می‎بینند پولشان را صرف ساخت بیمارستان و درمانگاه کنند و از این راه به مردم خدمتی برسانند.» گویا حضرت امام هم ترتیب اثر دادند و پیغامی به وزیر رساندند.

مصطفی مشهدی