پایگاه اطلاع رسانی

موسسه تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی حاج میرزا ابوالفضل زاهدی قدس سره
مشخصات بلاگ
پایگاه اطلاع رسانی
دنبال کنندگان ۳ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی
کلمات کلیدی

آیت الله زاهدی

حضرت آیت الله زاهدی

پیام تسلیت آیت الله زاهدی(دامت برکاته)

پیام تسلیت آیت الله شیخ جعفر مهاجرانی همدانی

آیت الله شیخ جعفر مهاجرانی همدانی

خاطره ای خواندنی و شگفت آیت الله زاهدی از رهبر معظم انقلاب

پیام تسلیت حضرت آیت‌الله العظمی علوی گرگانی

شب اول قبر

پیام دکتر مروجی

دکتر سید علیرضا مروجی

خبر داشتن از مرگ

انا لله و انا الیه راجعون

آیت الله شیخ محمود زاهدی

آیت الله حاج شیخ مهدی فیض قمی

آیت الله سید هادی خسروشاهی

سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی

رحلت آیت الله میر محمدی

آیت الله آقای حاج سید ابوالفضل میر محمدی

مجلس روضه و عزاداری به مناسبت دهه امام حسن مجتبی(علیه السلام)

تأسیس «انجمن تکفل» و سرپرستی ایتام

پیام تسلیت آیت الله زاهدی در پی ارتحال آیت الله حاج شیخ محمد مومن

مراسم فاطمیه

حضرت زهرا

حضور آیت الله زاهدی در مراسم عزاداری شب شهادت حضرت زهرا

یهودی

عالمی که یک یهودی را مسلمان کرد و از او عبری آموخت

ارتحال آیت الله سید محمود هاشمی شاهرودی(قدس سره)

ارتحال آیت الله سید محمد علی روحانی(قدس سره)

حضور آیت الله زاهدی در مجلس عزاداری در بیت آیت الله شبیری زنجانی

بقعة الامکان

بخش اول: زندگی نامه مرحوم آیت الله ملا محمود زاهد قمی(قدس سره)(1266-2351ق) اولین نماینده مجلس قم
مرحوم‌ آیت الله حاج ملا محمود واعظ قمی(قدس سره) فرزند مرحوم حجت الاسلام ملا محمد حسین زاهد قمی(قدس سره) در سال ۱۲۶۶ هجری قمری در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود.
ملا محمود قمی در جوانی به تحصیل فقه و اصول پرداخت و امامت جماعت در مسجد امام حسن عسگری(علیه السلام) می نمود.
نواده ی ایشان حضرت آیت الله حاج میرزا محمود زاهدی(دامت برکاته) راجع به جد خود فرمودند:
« جد ما معروف بود به ملا محمود قمی و با اینکه از لحاظ علمی در رتبه بالای قرار داشتند و مجتهد بودند در عین حال به ایشان واعظ هم  گفته می شد و علت اینکه به این وصف معروف شدند این بود که در آن زمان  کسی منبر می رفت و نطق می کرد اگر روایت ضعیفی می خواند,مراجع و علماء مستقیم به او می گفتند  پایین بیایید  و منبر نرود, روزی در مجلسی که یکی از مراجع درجه اول قم نیز در آن حضور داشت شخصی منبر می رود و شروع به صحبت می کند و روایات ضعیف می خواند آن مرجع بزرگ به او می گوید: آقا  دیگر صحبت نکن  و از منبر پایین بیا, از جمله افرادی که در آن مجلس حضور داشتند مرحوم ملا محمود بود, بعضی ها می گویند آقا اگر می خواهید, کسی برایتان منبر برود که  روایات ضعیف نقل نکند به ملا محمود بگوئید, ایشان هم دستور می دهد که ایشان به منبر برود, مرحوم ملا محمود وقتی به منبر می رود و صحبت می کند آن مرجع می فرماید: « بر شما واجب است که برای مردم صحبت کنید».
لذا از این به بعد ایشان در ضمن فعالیت های که داشت برای مردم منبر هم می رود و از معاریف گویندگان ایران می شود و از آن به بعد به عنوان وظیفه شرعی منبر می رفتند و به حاج ملا محمود واعظ معروف شد و بعضی فرزندان ایشان فامیل واعظ زاده گرفتند ».

وی علاوه بر وعظ و خطابه فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گسترده ی به خصوص در شهر مقدس قم داشته به طوری که وی به عنوان اولین نماینده مجلس استان قم انتخاب شدند.
 اولین نماینده مجلس قم
داماد ایشان مرحوم شیخ محمد حسین ناصرالشریعه(قدس سره) می نویسد:
«در دروه اول مشرو طیت ایران, از طرف اهالی قم به وکالت مجلس شورای ملی انتخاب گردید و اظهار می نمود: من در کتابخانه خود بدون اطلاع, نشسته بودم که خبر دادند: اهالی شما را به وکالت مجلس انتخاب نموده اند( مثل وکلاء حالیه!) به هر حال در دروه اول مجلس, مشار الیه و فتح الله خان بیگدلی نماینده قم بودند.(1324ق مطابق1285 ش)» .
تالیفات:
از مرحوم ملا محمود آثار ارزشمندی برجای مانده که ازجمله آن ها می توان به تالیفات ذیل اشاره نمود:
۱-روح الاذکار فی الصلوات علی محمد المختار(صلی الله علیه و آله)  رساله ای در فضیلت صلوات.(الذریعه .ج۱۱.ص۲۱۶).
۲-چهار جلد کتاب در مواعظ و مجالس و منبریکه بسیار با سلیقه نوشته شده و سودمند است.
۳- سپاسنامه ی محمودی
۴-تنبیه الحاج سفرنامه ی منظوم او به فارسی –و اشعار دیگر
در نگاه تذکره نویسان
دامادش, مرحوم  شیخ محمد حسین ناصر الشریعه(قدس سره) در کتاب تاریخ قم می نویسد:
« از علماء و وعاظ درجه اول قم بود که در ترتیب مطالب منبری و حسن ابتکار آن, ربطی عظیم داشت و منبرش برای عموم, خصوصا عوام, زیاد نافع بود, طبع شعر نیز داشت و اشعاری در مرثیه سروده است.... در سال 1351 ق در قم مرحوم شد و در صحن کهنه, جلو بقعه محمد شاه مدفون گردید».
نقباء البشر
شیخ آقا برزگ تهرانی هم می نویسد:
«حاج میرزا محمود-بن ملا محمد حسین- زاهد قمی, واعظی فاضل به شمار بود. از آثار اوست: روح الاذکار فی الصلوات علی محمد المختار(صلی الله علیه و آله)(لذریعه,ج 11, ص 261) و تنبیه الحاج-سفرنامه منظوم او به فارسی-و اشعار دیگر که نزد فرزند فاضلش حاج میرزا ابوالفضل قمی-نوه دختری سید عبد الباقی, خادم حضرت معصومه(سلام الله علیها) موجود است».
گنجینه دانشمندان
مرحوم شریف رازی ذیل ترجمه  مرحوم آیت الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی(قدس سره)  می نویسد:
((شیخ العلماء العاملین آیت الله آقای حاج میرزا ابوالفضل بن العلامه الناطق حاج ملا محمود واعظ, از آیات عظام و علماء اعلام و حجج اسلام قم, عالمی عامل و فاضلی کامل و محدثی خبیر و مفسری بصیر است. ایشان از طرف مادر منسوب به سادات رضوی و سبط مرحوم حاج سید عبد الباقی رضوی که از خدام ذوی الاحترام حضرت معصومه(سلام الله علیها) بوده می باشد» .
سرانجام مرحوم آیت الله حاج ملامحمود  درسال 1351 دار فانی را وداع گفت  ، و درصحن کوچک حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها) جلو بقعه محمد شاه مدفون گردید .


مصطفی مشهدی

آیت الله شیخ محمود زاهدی از شاگردان حضرت امام و همراهان نهضت، امام جماعت مسجد امام حسن عسگری(علیه السلام) در گفت و گو با نشریه «حریم امام» در مورد فعالیت‌های خود در امر فقر زدایی  و نیز خدمات گوناگون به ایتام و نیازمندان نکاتی را یاد‌آور شد.

انگیزه شما از تأسیس انجمن تکفل و سرپرستی ایتام چه بوده است؟

دختر یک خانمی سرطان چشم گرفته و چشمش در حال از بین رفتن بود. جلسة شیخ مرتضی حائری یزدی در شب‎های پنج‎شنبه برگزار می‎شد. در همان جلسه به ایشان موضوع را گفتیم و بنا شد که آن دختر خانم را برای معالجه به تهران ببریم. وسیله‎ای تهیه کردیم و دختر خانم و مادرش را به تهران بردیم. وقتی به مطب رسیدیم دکتر، دختر خانم را معاینه کرد و گفت که مادرش بیرون باشد. مرا صدا کرد و گفت: «این دختر خانم فرزند شماست؟» گفتم: «خیر. آقای دکتر، هزینة درمانش هر چقدر بشود، مهم نیست فقط او را معالجه کنید.» دکتر گفت: «مسئله هزینه درمان نیست. این دختر خانم را باید به بیمارستان جم ببرید.» بیرون آمدم و مادرش به من گفت: «چه شد؟» گفتم: «دکتر پول ویزیت را هم پس داد و گفت باید به بیمارستان جم بروید.» مادرش گفت: «با این حساب دخترم خوب نمی‎شود.» من گفتم: «چرا زودتر برای درمانش اقدام نکردید؟» گفت: «کسی مثل شما نبود که به ما کمک کند.» همین گفته موجب شد که من انجمن تکفل و سرپرستی ایتام را در قم تأسیس کنم.

ویژگی‎ها و نوع خدمات انجمن ایتام را بیان بفرمایید.

برای راه‎اندازی و رونق این انجمن تلاش بسیاری کردم. حدود 330 وسیلة نقلیه از کامیون تا وانت و 500 کارمند و کارگر برای این انجمن کار می‎کردند. قم را از نظر امراض مسری واکسینه کردم. حدود دویست هزار شیشه شیر را از کارخانة شیر می‎گرفتم و به ایتام می‎دادم. البته دولت به آن شیرها سوبسید می‎داد. بعد به این فکر افتادم که کارخانة شیر بسازم و درآمد آن را خرج ایتام کنم. همچنین از کارخانة یخ، برای خانواده‎های بی‎بضاعت در تابستان یخ تهیه می‎کردم. یک بار فرماندة قم به من گفت: «حاج‎آقا، شما یک کارخانة یخ بسازید.» گفتم: «دست از سر ما بردار. تو می‎خواهی مرا گرفتار کنی؟» گفت: «نه حاج آقا، کاری که می‎گویم بهداشتی است. چون کسانی که یخ می‎سازند از بغل چاه توالت آب بالا می‎آورند و در قالب‎ها می‎گذارند و به خورد مردم می‎دهند.» همین گفته موجب شد تا به فکر ساخت کارخانة یخ باشم. آن را ساختم که از بهترین کارخانه‎ها به شمار می‎آمد و آقازاده‎های معروف قم به آنجا می‎آمدند و یخ می‎بردند. درآمد کارخانة یخ و کارخانة شیر را تماماً خرج ایتام می‎کردم و برای خودم هیچ برنمی‎داشتم. روزانه هفت هزار یتیم را تغذیه می‎کردم. ماهانه پول‎ها را در صندوق ذخیره واریز می‎کردم که از آنجا برای امور ایتام هزینه می‎شد.

انجمن ایتام هنوز هم فعالیت دارد؟

فعالیت دارد، اما من به خاطر کسالتی که پیدا کردم، چندان در جریان روند امور آن نیستم.

در این انجمن دیگر چه خدمات و کمک‎هایی به ایتام داشته‎اید؟

به کمک آیت‎الله سید علی محقق داماد خانه‎هایی برای ایتام در برخی از زمین‎های یزدانشهر ساختیم. در اوایل انقلاب بعضی از کارخانه‎داران پول‎ها و وجوهات خودشان را به مبلغ پانصد هزار تومان نزد من آوردند تا به دست حضرت امام برسانم. خدمت ایشان رسیدم و از من پرسیدند که مشغول چه‌کاری هستم. از فعالیت و خدمات انجمن ایتام در قم برای امام گفتم و ایشان فرمودند که این پول‎ها را صرف خدمت‎رسانی بیشتر به ایتام کنم. همان مبلغ وجوهات را بردم و با کمک آیت‎الله سید علی محقق داماد حدود 134 منزل برای ایتام ساختم. در واقع با همان پانصد هزار تومان کار ساخت‌وساز را شروع کردیم و رفته‌رفته از خیرین دیگر هم کمک گرفتیم تا بتوانیم تعداد بیشتری خانه برای ایتام بسازیم و بحمدالله توانستیم این تعداد خانه را بسازیم و در اختیار ایتام قرار بدهیم.

برای ساخت و تجهیز بیمارستان حضرت ولی‎عصر قم هم نقش داشتم؛ اگر چه اساس کارها را جناب آیت‎الله سید علی محقق داماد انجام داده است.

حضرت امام در دوران رهبری خود چه اقداماتی برای زدود فقر از جامعه انجام دادند؟

کسی که به مقام رهبری جامعه برسد، اولین چیزی که به نظرش می‎رسد این است که فقر مادی و معنوی در جامعه را از بین ببرد و این را وظیفة خودش می‎داند. انصافاً هم در این زمینه کوتاهی صورت نگرفت و بسیاری از کارها در زمان رهبری حضرت امام انجام شد.

اسلام برای فقرزدایی و کمک به نیازمندان چه توصیه‎ به مؤمنان دارد؟

در این زمینه روایات زیادی در متون دینی ما وجود دارد؛ از جمله «من أطعم مؤمناً من جوع أطعمه الله من ثمار الجنّة» یعنی اگر کسی مؤمنی را طعام بدهد، خداوند از غذاهای بهشتی نصیب او می‎کند. در جای دیگری این حدیث به این تعبیر آمده است: «مَنْ أَطْعَمَ مِسْکِینًا عَلَى جُوعٍ أَطْعَمَهُ اللَّهُ فِی الْجَنَّةِ، وَمَنْ سَقَاهُ عَلَى ظَمَأٍ سَقَاهُ اللَّهُ مِنَ الرَّحِیقِ الْمَخْتُومِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ، وَمَنْ کَسَاهُ عَلَى عُرْیٍ کَسَاهُ اللَّهُ مِنْ خَضِرِ الْجَنَّةِ»

روایات متعددی داریم که ائمة اطهار علیهم‎السلام می‎فرمایند نباید نسبت به فقرا و همسایگان نیازمند بی‎تفاوت باشیم. اساساً انسان مؤمن نمی‎توان در برابر فقر در جامعه بی‎تفاوت باشد. هر کسی به قدر توان خودش باید کاری انجام دهد و به وظیفة دینی خود عمل کند.

منظور از حدیث شریف پیامبر که فرمود «الفقر فخری» چیست؟ از این حدیث این برنمی‎آید که اسلام طرفدار فقر است؟

منظور از فقرِ در این حدیث، فقر الی الله است. همة ما باید روزی خودمان را از خداوند بخواهیم؛ چون در برابر خدا فقیر هستیم.

در پایان اگر خاطره‎ای از حضرت امام به یاد دارید که با موضوع ما مناسبت داشته باشد، آن را به عنوان حُسن ختام گفت‎وگو بیان بفرمایید.

در سال‎های اولِ بعد از پیروزی انقلاب، وزیر بهداشت و درمان وقت نمی‎گذاشت که هر کسی در امور بیمارستان‎ها و ساخت و ساز آن‎ها دخالتی داشته باشد. یک بار به همراه بعضی از دوستان خدمت حضرت امام رسیدم. هر کدام از دوستان سخنانی گفتند و بعضاً از آقای منافی گلایه داشتند. من خدمت حضرت امام گفتم: «آقا اجازه می‎دهید روایتی را بخوانم؟» فرمودند: «بخوان!» گفتم: «روایتی از حضرت امام رضا علیه‎السلام است که می‎فرماید:


إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَإِقْبَالاً وَإِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَإِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُکْرِهَ عَمِیَ؛ براى دل‌های (آدمیان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است. هنگامى که می‎خواهید کارى انجام دهید از سوى علاقه و اشتیاق وارد شوید، زیرا اگر قلب را مجبور به کارى کنند نابینا می‎شود.

مردم گاهی از سر خیرخواهی دلشان می‎خواهد کاری انجام بدهند و خدمتی کنند. مؤمنین و خیرینی هستند که صلاح می‎بینند پولشان را صرف ساخت بیمارستان و درمانگاه کنند و از این راه به مردم خدمتی برسانند.» گویا حضرت امام هم ترتیب اثر دادند و پیغامی به وزیر رساندند.

مصطفی مشهدی

بسمه تعالی    

وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ

از پدیده های اسفناکی که به یاد دارم کمتر ضایعه ای مانند رحلت آیت الله آقای مومن قمی اثر گذار بوده است. ایشان در جمع اموری که شایسته یک روحانی است موفق و دارا بودند. این ضایعه را به حوزه علمیه و مجلس خبرگان و خاندان محترمشان تسلیت می گویم و از خداوند متعال دوام و بقاء آنان را مسئلت دارم. محمود زاهدی

مصطفی مشهدی


جهت دیدن تصویر در اندازه بزرگتر روی آن کلیک بفرمایید

مصطفی مشهدی


مصطفی مشهدی





مصطفی مشهدی

سخن از آیت‌الله حاج میرزا ابوالفضل زاهدی است، عالمی که در نیمه‌شعبان در قم به دنیا آمد.

پدرش، آیت‌الله حاج میرزا محمود، مجتهد بارز روزگار خود بود که در بخشی از مسجد مقدس امام حسن عسکری علیه‌السلام قم اقامه جماعت می‌کرد و این در حالی بود که آیت‌الله شیخ ابوالقاسم قمی، به عنوان یکی از مراجع آن روزگار، در بخش دیگری از همین مسجد، نماز جماعت داشت. در مقامات عرفانی آیت‌الله میرزا محمود زاهدی همین‌بس که روزی مشاهده کرد مردم در نماز جماعت او بیشتر شرکت می‌کنند و جمعیت پشت سر آیت‌الله قمی کم شده است. این بود که برخاست و از مردم خواست تا به او اقتدا نکنند، بلکه به نماز جماعت آیت‌الله قمی بشتابند. ایشان خود هم برای رونق نماز آیت‌الله قمی، مدتی صحنه را ترک کرد.

میرزا ابوالفضل در زیر سایه چنین پدری رشد و نمو یافت و در حوزه علیمه قم از محضر بزرگانی مانند حضرات آیات حاج‌میرزا محمد ارباب، حاج سیدصادق قمی، میرزا علی‌اکبر مدرس یزدی و حاج شیخ ابوالقاسم کبیر قمی کسب فیض کرد.

او در ادامه سفری به اراک داشت و به جرگه شاگردان بارز آیت‌الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی درآمد و از افرادی بود که استاد را به مهاجرت به قم تشویق کردند. همچنین پس از مهاجرت آیت‌الله حائری به قم، همراه استاد به قم بازگشت و از شاگردان برجسته ایشان بود.

آیت‌الله زاهدی البته چنان مورد وثوق آیت‌الله حائری یزدی بود که هرگاه ایشان برای نماز جماعت صحن حرم مطهر حضرت فاطمه‌معصومه سلام‌الله علیها حاضر نمی‌شد، آیت‌الله زاهدی را به جای خود تعیین می‌کرد.

آیت‌الله زاهدی سپس به جرگه شاگردان خاص آیت‌الله بروجردی هم پای نهاد و سال‌ها در محضر خاص ایشان بود و به عنوان سخنگویی برای استاد، ایفای نقش کرد.

آن عالم مجاهد همچنین مانند پدر مرحومش، سابقه سال‌ها اقامه جماعت در مسجد مقدس امام حسن عسکری(ع) قم را دارد و البته در طرح توسعه این مسجد و مساجد دیگر قم مانند مسجد چهارمردان و مسجد ملاجعفر بازار هم نقش فعالی ایفا کرد.

از ویژگی‌های منحصر به فرد آیت‌الله زاهدی، باید به تسلط ایشان به زبان‌های انگلیسی و عبری اشاره کرد که نقش ویژه‌ای در موفقیت امر تبلیغ ایشان و گفت‌وگوی بین ادیان داشت. جالب این است که ایشان زبان عبری را از یک فرد یهودی که به دست ایشان مسلمان شده بود، آموخت.

از این عالم اندیشمند، آثار ماندگاری به جای مانده است که «افعل و ما افعل»، «منطق الحسین»، «مقصد الحسین»، «اثبات المعلوم فی نفی المفهوم» و «اقسام الدین» از آن جمله است. ایشان همچنین با تسلط کاملی که به علوم معقول و منقول داشت، توفیق کسب کرد تا کتاب ارزشمند «وسائل الشیعه» را از آغاز تا پایان مورد بررسی موشکافانه و علمی قرار دهد.

او همچنین توفیق یافت که 10 سال در مسجد جامع بازار تهران، به اقامه جماعت، تدریس و موعظه و ارشاد مردم بپردازد و البته پس از آن  آیت‌الله بروجردی مجددا ایشان را به قم بازگرداندند.

آن‌گونه که نقل می‌کنند، منبر ایشان بسیار شنیدنی بود و مردم از سخنان ایشان خسته نمی‌شدند؛ چرا که منبر را با لطایف آموزنده و البته گفتار خوش و مهرانگیز در می‌آمیخت.

همچنین امام خمینی همیشه احترام ایشان را با توجه به سن بالاترشان نگه می‌داشتند و وی را «شیخ الفقها» می‌نامیدند. آیت‌الله زاهدی هم متقابلا احترام امام را به عنوان رهبر نهضت اسلامی حفظ می‌کرد و با سخنرانی‌ها و منبرهای پر شور و کوبنده خود، نهضت ایشان را علیه رژیم ستمشاهی، تایید می‌فرمود.

سرانجام این فقیه و واعظ وارسته در 89 سالگی و در دوازدهمین روز از فروردین ماه 1357 دعوت حق را لبیک گفت و مراسم تشییع مالامال از جمعیت او – که همزمان با اوج نهضت خمینی کبیر علیه رژیم ستمشاهی بود – موجب شد تا با فشار جمعیت، در مدرسه فیضیه پس از مدت‌ها گشوده شود و هراس به دل سربازان و تفنگداران رژیم ستمشاهی بیفتد.

سپس پیکر مطهر آن عالم ربانی را از مدرسه فیضیه به قبرستان شیخان منتقل کردند و در نزدیکی مرقد مطهر حضرت زکریابن‌آدم رحمت‌الله‌علیه به خاک سپردند.

باید گفت چهلمین روز رحلت این عالم روحانی، خود فرصتی دیگر برای ضربه زدن به رژیم شاه پدید آورد و موجب صدور اعلامیه‌های دسته جمعی مراجع علیه جنایات رژیم ستمشاهی بر ضد مردم شد. عاش سعیدا و مات سعیدا.

وحید جعفری

بسمه تعالی

انالله و انا الیه راجعون

اذا مات العالم ثلمه لایسدها شی

رحلت حضرت آیت الله سید محمود شاهرودی طاب ثراه را خدمت حضرت ولی عصر عجل الله و مراجع عظام و خاندان آن فقید سعید تسلیت عرض کرده و بقاء بازماندگان را از حضرت باری تعالی مسئلت دارم .

محمود زاهدی

1397/9/4

وحید جعفری

بسمه تعالی

انالله و انا الیه راجعون

از قرار دو چشم یک تن کم     وز قرار خرد هزاران بیش

رحلت جانگداز آیت الله آقای حاج سید محمد علی روحانی طاب ثراه ثلمه لایسدها شی ضمن عرض تسلیت به پیشگاه حضرت ولی عصر اروحنا فداه و مراجع عظام و فرزندان و وابستگان آن مرحوم صبر جمیل اجر جزیل و خیر کثیر را برای بازماندگان آن فقید سعید از حضرت باری تعالی مسلت می دارم .

محمود زاهدی

وحید جعفری






وحید جعفری